هنگامی كه آوازه كوچت
بی محابا در دل شب می پيچد
سكوت
داغی است بر زبان سايه ها باز هم يادت
شرری می شود بر قامت باران های اشک
اين جا ميان غم آباد تنهايی به اميد احيای خاطره ای متروك
روزها گريبان گير آفتابم و شب ها
دست به دامن مهتاب نمی گويم فراموشم نكن هرگز ولي گاهی به ياد آور
رفيقی را كه ميدانم نخواهی رفت از يادش....
بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد
مثل یک بیت ته قافیه ها خواهم مرد
تو که رفتی همه ثانیه ها سایه شدند
سایه در سایه این ثانیه ها خواهم مرد
شعله های بی تو ز بی رنگی دریا گفتند
موج در موج در این خاطره ها خواهم مرد
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
سایه روشن و آدرس
sayejoon.LoxBlog.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.